یاسمین زهرایاسمین زهرا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
ماه سمینماه سمین، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

یاسمین مامانی وبابایی

تابستان و قشنگیهاش

دیگه تابستون هم با همه خاطراتش تمام میشه .  آخرین هفته ها از تابستان رو میگذرونیم با این دخمل یکی یه دونه . تابستان  با همه گرما و شرجی بودن و کلافگی هاش از تعریق بیش از حد مامانیش و یاسمین خانوم که همش مشغول بازیه داره تمام میشه. و ما با همه اینها خدارو شکر یه تابستان خوب دیگه رو پشت سر میزاریم. تابستانی که توی ماه اولش از همه قشنگتر و مهمتر تولد یاسمین زهرای کوچولوی ما بود. یعنی پانزدهم تیر ماه. وهمچنین تولد دایی جون .جشن دندونی عسل پسر که کلی خوش گذشت. تولد فریما جون که عاشق یاسمینه. و مرداد هم پر بود از خاطرات خوب و به یاد ماندنی...تولد خاله فاطمه . تولد خاله مهدیس.وهمچنین سفر قشنگ ما به مشهد در جوار با...
22 شهريور 1393

سرسره بازی

همین بعد از ظهری (چهارشنبه نوزدهم شهریور 93)با مادر جون و خاله جونا رفتیم خونه ترنم جون (دختر عمو) .ما و عسل پسری با هم رسیدیم . الان که فکر میکنم میگم با این دوتا وروجک چه اعتماد به نفسی داریم ما که از همه زودتر زودتر خودمونو رسوندیم و اول از همه اونجا حاضر بودیم. جلوی در خونه با بابایی ترنم خانوم احوالپرسی کردیم  و شما دوتا از همون توی اسانسور شروع کردید. از دیدن ترنم کوچولو و دختر عمو خدیجه خیلی خوشحال شدیم و اما یاسمین و سید محمد .... تا دلشون میخواست بازیگوشی کردن ترنم هم که خانومی شده برا خودش همه وسایلشو در اختیارتون گذاشت. این فقط یه نمونه از کارهای یاسمین و سید محمد که من فرصت عکس گرفتن پیدا کردم &nb...
19 شهريور 1393

یاسمین در جشن تولد باران جون

باران خانوم ما ساکن کرمانشاه هستن و حالا که اومدن خونه بابا جونش براش یه جشن تولد خوشکل گرفتن. شهریار.رونیکا.باران .هلیا.عرشیا.طاها و یاسمین خانوم      لباس کیتی خوشگل با شلوارکش رو هم خاله جونی و عسل پسر از مشهد براش خریدن.میسسی عسل پسر    همه مهمونا عاشق کارای دخملی شده بودن .کلی اون وسط میرقصید.بادکنک بازی میکرد. کلی هم دوستای جدید پیدا کرد. حسابی خوش گذشت مرسی مهسا جون وباران ...
12 شهريور 1393

توسکستان

سه شنبه چهارم شهریور ماه  جنگل توسکستان از انجایی که یاسمین خانم خیلی خیلی بازیگوشی میکنه نمیتونیم زیاد یه جایی باشیم و باید زود به خانه برگردیم. مثل همین پریروز که رفتیم توسکستان کلی بازی کردیم .اما یاسمین خانم همش میخواد راه بره و  توی خاک و خولا بغلته بنابراین بیش تر از سه ساعت دوام نیاوردیم.         ...
8 شهريور 1393

مرداد ماه 93

طاها جونی طبق روال  اخر شبها که موقع رفتن میشه میخواد که خونه عزیز بخوابه و فردا که از خواب پا میشه دلش برای دخملی یه ذره میشه و میاد بالا با یاسمین بازی کنن. یاسمین و طاها جون    چهار شنبه یکم مرداد ماه  = بیست و پنجم ماه رمضان دختر طلا در بازار هفتگی     هشتم مرداد ماه  ناهار خوران       ...
2 شهريور 1393
1